نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME

آقای ولی الله پورقلی کپورچالی

کلاس پنجم – ششم دبستان بودم یک معلّم مسن برای درس فارسی داشتیم که کتاب فارسی را میخواند و با آب و تاب برایمان تعریف میکرد خدایش بیامرزد، آلان هر وقت می خواهم قیافه شان را تجسّم کنم سیمای مرحوم مهندس بازرگان نظرم مجسّم می شود چون هم سن وسال وهم تیپ ایشان در زمان نخست وزیریشان بود مثل ایشان شوخ طبع و خوش صحبت بودند و یک کلاه شاپو همیشه بسرداشت که در مدرسه کلاه از سر برمی داشت و سر تاس و موهای کم پشتش معلوم میشد با کت و شلوار تیره و کراوات قرمز رنگ با گره ریز، و همشه با مثال هایی از گلستان سعدی و مثنوی مولوی یا اشعار آموزنده دیگر که از بر می خواند و ما را نصیحت می کرد و اغلب این شعر را از مرحوم ایرج میرزا برای ما می خواند: ابلیس شبی رفت به بالین جوانی…. و گفت من فرشته مرگ هستم یا باید بامن بیایی یا خواهرت را شکنجه کرده و یا پدر پیر خود را بکشی و یا دو سه جام شراب بنوشی جوان دیده که تقاضای اوّل که غیر ممکن است کتک زدن به پدر و خواهر هم نامردی است پس آسان ترین راه نوشیدن چند جام شراب است وقتی این کار را کرد و مست شد…. هم خواهر خود را زد و هم کشت پدر را…. و نتیجه میگرفت که مشروبات الکلی مادر همه فساد هاست.
یا مطلبی از حضرت مولانا برایمان میخواند که شبی درویشان در کاروانسرایی وارد شدند چون تاریک بود و جایی را نمی دیدند فیلی در آنجا ایستاده بود هرکس به جایی از فیل دست میزد و چیزی می گفت یکی به پایش دست زد و گفت یک ستون اینجاست و دیگری به خرطومش دست کشید و گفت یک دودکش اینجاست و سوّمی به گوشش دست مالید و گفت یک باد بزن اینجا نصب است الی آخر ولی چون چراغ آوردند دیدند که نطرشان درست نبوده و همه فیل را دیدند و میگفت که از ظاهری چیزی و از گفته های مردم نباید قضاوت کرد تا با چشم خود چیزی را ندیدید در مورد آن چیز قضاوت نکنید.
یا برای ما شعری در تابلو جهت تبریک عید نوشته بود و ما آن شعر را یادداشت کرده بودیم و برای همدیگر به مناسبت عید نوروز می فرستادیم و شعرش این بود:
تو را فیروز فرخ باد این نوروز سلطانی دلت خندان لبت شادان در این عید نیاکانی
منت در عید جمشیدی کنم تبریک تقدیمی که اقبال تو سعد آید در این آیین ایرانی
الی آخر……………….
یا این شعر را که منصوب به ناصرخسرو است برای ما می خواند و معنی میکرد که چند بیت آنرا باختصار می آورم:
روزی زسر سنگ عقابی به هوا خواست وندر طلب طعمه پرو بال بیاراست
……………………………………. …………………………………….
ناگه زکمین گاه یکی سخت کمانی تیری زقضا و قدر انداخت برو راست
……………………………………. …………………………………….
چون نیک نظر کرد پر خویش درو دید گفتا زکه نالیم که ازماست که برماست

یا آن شعر معروف عقاب را از دکتر پزویز خانلری می خواند و برای ما تفسیر می کرد
گشت غمناک دل و جان عقاب چو از او دور شد ایّام شباب
الی آخر و صدها اشعار دیگر

ایشان از رود پشت به کپورچال میآمد و تعریف میکرد زمانی که در رشت درس می خواندند و آخر هفته ها به رودپشت برمی گشتند می گفت یک وقت نیمه های شب بود که به رود پشت رسیدم (رودپشت در چند کیلومتری کپورچال به طرف جادّه رضوانشهر است) وقتی از اتوبوس پیاده شدم دیدم ماه در نیآمده و هوا خیلی تاریک است ولی در فاصله حدود صد متری من مردی بلند قد با لباس سفید و دستهای بلند که تا زانوانش می رسید به من علامت می داد که مستقیم به طرفش بروم من اعتقاد به زنده شدن مرده ها و ظاهر شدن ارواح یا جن و پری نداشتم ولی انگار که مسخ شده باشم به طرفش رفتم البته مسیر من هم به همان طرف بود وقتی نزدیکتر شدم بیشتر علامت داد که تندتر بروم و من اطاعت کردم باز که نزدیکتر شدم دیدم به این طرف و آن طرف نیز اشاره می کند کمی مکث کردم و داد زدم به سمت دیگری بروم؟ که علامت داد معطل نکن مستقیم جلو بیا و من تندتر رفتم وقتی به نزدیکش رسیدم داشتم از ترس غالب تهی میکردم که دیدم اسب سفیدی در حال چریدن است و دمش را جهت راندن پشه ها به طرف بالا و پایین و گاهی به طرفین تکان می داد چون من ترسیده بودم به ذهنم میرسید که مرا صدا میزند و می گفت که از هیچ چیز نباید ترسید وقتی بترسی ذهنت صداهای مختلف هم می سازد و چنین می شود چون من در خیالم این صدا ها را می شنیدم و به او جواب میدادم. و بچّه ها را با این مثال ها میخنداند و از کسالت در میآورد
من این شعر را که نمیدانم از کدام شاعر است تقدیم روح بزرگش میکنم:
زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
هرکسی نغمه خود خواند واز صحنه رود
صحنه پیوسته بجاست
خرّم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد
خداوند بیامرزدش و قرین رحمت خویش فرماید.

.

نویسنده: آقای ولی الله پورقلی کپورچالی
منبع: سایت کرکان بندرانزلی

بازدید:3,345بار , ارسال شده در : 4ام بهمن, 1393; ساعت : 6:00 ق.ظ
تعداد نظرات : ۱۳
آرشیو مطالب
ارسال نظر جديد

  • الهام گفته: ۰۰:۲۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۵

    سلام…
    چقدر خوب و روشن خاطرات بیادتان مانده است!
    و خوش به سعادت معلمتان با این همه خاطره خوش و اثار اخلاقی نیکی که از خود برجای گذاشته که برایش موجب عاقبت بخیری میشود انشالله…
    خدا ایشان و شما را قرین رحمت خود قرار دهد.

    • ولی الله پورقلی گفته: ۰۹:۳۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۶

      الهام عزیز سلام
      همین طور است انسان هرچه سنش بالاتر میرود خاطرات کودکی را بهتر بیاد میآورد بقول معروف گویا در ذهنش حک شده اند در صورتیکه خاطرات چند سال پیش و حتی چند ماه پیش را بسختی یاد میآورد.
      با تشکر از وقتی که گذاشته و کامنتی که داده اید.

  • مانی گفته: ۱۳:۵۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۵

    :))))).
    .like.like.like.like.like

    • ولی الله پورقلی گفته: ۰۹:۵۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۶

      *********************
      okaye thanks

  • ناهید گفته: ۰۸:۱۸ - ۱۳۹۳/۱۱/۷

    سلام، بسیار جالب ودلچسب بود .هیچ چیز به اندازه خاطرات زیبای دنیای کودکی و کلاس درس ومخصوصا درس فارسی شیرین نیست.معلم برای دانش آموز گویا والاترین مقام روی زمین است . بیخود نیست که پیامبر اسلام فرموده اند هر انسانی سه پدر دارد :اول پدر خودش .دوم پدر همسرش ،سوم پدر اجتماعی اش یعنی کسی که به او بسیار چیزها آموخته (معلمش ).روح تمامی پدران رفته شاد!

    • ولی الله پورقلی گفته: ۱۸:۰۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۷

      ناهید جان سلام
      خوشحالم که مطالب ارسالی من مورد پسند شما واقع شد
      از نوشته های شما نیز متشکّرم
      من نیز مطالب شما را پی گیری میکنم بسیار آموزنده و مفید است
      موفق باشید.

  • رحیم گفته: ۲۰:۰۳ - ۱۳۹۳/۱۱/۷

    با سلام و ادب:
    چه شیرین است یاد یاران و نیکان دوران کودکی دیار همیشه سرسبز ما.
    رحمت خدا بر معلمانی که شغل انبیاء را اختیار کردند و با جا گذاشتن خاطرات خوبشان که موجب یادآوری آثارشان می گردد، یقینآ تأثیر بسزایی در افکار و اذهان عموم می گذارد.
    با آرزوی سلامتی برای شما.

    • ولی الله پورقلی گفته: ۰۹:۳۱ - ۱۳۹۳/۱۱/۹

      رحیم جان سلام
      باتشکّر از نوشته هایتان
      درست است همانطوریکه نوشته اید از همه معلّمین خاطره های خوب داریم و همه شان به گردن ما حقّ دارند و این یک نمونه است، یاد همه شان بخیر.

  • مازیار گفته: ۱۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۱۱/۸

    با سلام وتشکر از نوشته زیبای شما
    من نیز از این فرصت استفاده کرده و شعر استاد شهریار را حضور شما و همه معلمین عزیز تقدیم میکنم:
    ﻣﯽ ﺗﻮان در ﺳﺎﯾﻪ آﻣﻮﺧﺘﻦ
    ﮔﻨﺞ ﻋﺸﻖ ﺟﺎودان اﻧﺪوﺧﺘﻦ
    اول از اﺳﺘﺎد ، ﯾﺎد آﻣﻮﺧﺘﯿﻢ
    ﭘﺲ ، ﺳﻮﯾﺪای ﺳﻮاد آﻣﻮﺧﺘﯿﻢ
    از ﭘﺪر ﮔﺮ ﻗﺎﻟﺐ ﺗﻦ ﯾﺎﻓﺘﯿﻢ
    از ﻣﻌﻠﻢ ﺟﺎن روﺷﻦ ﯾﺎﻓﺘﯿﻢ
    ای ﻣﻌﻠﻢ ﭼﻮن ﮐﻨﻢ ﺗﻮﺻﯿﻒ ﺗﻮ
    ﭼﻮن ﺧﺪا ﻣﺸﮑﻞ ﺗﻮان ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺗﻮ
    ای ﺗﻮ ﮐﺸﺘﯽ ﻧﺠﺎت روح ﻣﺎ
    ای ﺑﻪ ﻃﻮﻓﺎن ﺟﻬﺎﻟﺖ ﻧﻮح ﻣﺎ
    ﯾﮏ ﭘﺪر ﺑﺨﺸﻨﺪه آب و ﮔﻞ اﺳﺖ
    ﯾﮏ ﭘﺪر روﺷﻨﮕﺮ ﺟﺎن و دل اﺳﺖ
    ﻟﯿﮏ اﮔﺮ ﭘﺮﺳﯽ ﮐﺪاﻣﯿﻦ ﺑﺮﺗﺮﯾﻦ
    آﻧﮑﻪ دﯾﻦ آﻣﻮزد و ﻋﻠﻢ ﯾﻘﯿﻦ

    • ولی الله پورقلی گفته: ۰۹:۵۰ - ۱۳۹۳/۱۱/۹

      مازیار عزیز سلام
      از اشعار زیبایی که از حافظ زمان استاد شهریار نوشته اید سپاسگزارم
      درحقیقت من مطلبی مینویسم شما و همه کسانی که زحمت کشیده و کامنت میدهند به مطلبم غنا و وزن بیشتری می بخشند با تشکّر

  • اشرف سادات گفته: ۰۲:۱۵ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۶

    با سلام واحترام رحمت خداوند بر همه کسانیکه براى علم و دانش این مرزوبوم زحمت کشیده اند و درود بر همه کسانیکه همجون شما از معلمین خود یاد میکنند

    • ولی الله پورقلی گفته: ۱۲:۰۶ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۷

      سرکار خانم اشرف سادات
      باسلام از اینکه سری به پست من زده و مطلبی نوشته اید سپاسگزارم
      درموقع نوشتن این مطالب بسیار بیاد پدر مرحوم تان بوده ام ایشان نیز اشعار حافط و سعدی را ازبر میخواند و مطالبی به سبک بوستان سعدی نوشته بودند و مردبزرگ و با شخصیتی بودند ان شاالله در آینده مطالبی بیاد ایشان در سایت هم گذاشت.

    • ولی الله پورقلی گفته: ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۳/۱۱/۲۹

      سرکار خانم اشرف سادات
      باسلام ازاینکه سری به پست من زده و مطلبی نوشته اید سپاسگزم
      درموقع نوشتن این جملات بسیار بیاد پدر مرحومتان بودم که اشعاری از خافظ و سعدی از بر میخواندند و خودشان نیز مطالبی به سبک بوستان سعدی می نوشتند و داشتند و شخص محترم و متشخصی بودند انشاالله مطالبی بیاد ایشان در این سایت خواهم گذاشت.

  • در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
    • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی یا گیلکی تایپ کنید.
    • نظرات در ارتباط با همین مطلب باشد در غیر اینصورت از « فرم تماس با مدیریت » استفاده کنید.
    • «مدیر سایت» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
    • از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور یم.
    • نظرات پس از تأیید مدیریت سایت منتشر می‌شود.



    جستجو
    مدیریت
    سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
    www.kargan.ir
    نیز در دسترس می باشد.
    مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

    روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

    تبلیغات
    HTML
    محبوب ترین مطالب
    بازدید از سایت