نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME

[ تصاویری از روستای شیلسر بندرانزلی | karkan.ir ]

 وضعیت جغرافیایی:

این روستا در منطقه جلگه ای و کنار جاده کپورچال –آبکنار و در طول جغرافیایی ۴۹ درجه و ۱۸ دقیقه و عرض جغرافیایی ۳۷ درجه و ۲۸ دقیقه واقع و در سال ۱۳۶۱ شمسی دارای نسق یکصدساله بوده و از نظر ثبتی جزو بخش ۷ انزلی و سنگ شماره ۸ که مسافتش تا کپورچال ۵ کیلومتر و تا انزلی ۲۵ کیلومتر می باشدو محدود است از شمال به روستای های سیاوزان و علی آباد –از جنوب و جنوب غربی به خلیل محله و جنگل بهمبر و هفت دغانان و از شرق به سیاه خاله سر و مرداب انزلی و از غرب به رودخانه شیل وسعت کل روستا ۲۰ کیلومتر مربع است.

قدمت شیلسر:

((رابینو))در سال ۱۹۱۱ میلادی((۱۲۹۰ شمسی-ن))در صفحه ۱۲۲ ولایات دارالمرز ایران-گیلان شیلسر را جزو دهات آبکنار می نویسند که تابع طالشدولاب می باشد ولی بازماندگان خانواده های اولیه ورود اولین خانوار در شیلسر را حدود ۳۰۰ سال میدانند.

وجه تسمیه:

روستای شیله سر که ((شیلسر)) درست تر بنظر میرسد و البته ((شیلسر و خلیل محله ))نیز نامیده اند واژه ایست از دوکلمه ((شیل)) و ((سر)) که شیل عبارت است از وسیله ای جهت صید ماهی در رودخانه ها که در بخش تاریخچه شیلات مشروحا به دان اشاره شده است و ((سر ))نیز به معنی ((محل)که برگردان فارسی میشود ((محل شیل)).

با بررسی و تحقیقات از معمرین و آگاهان محلی چنین استنباط میشود که نام روستا از شیل گرفته شده و این رودخانه از رودخانه شفارود در منطقه طوالش از حدود پل ((پونل))شاخه ((به زبان محلی خاله))شده و پس از گذشتن از ((گیل دولاب تالش)) به چاپ رود ملحق و از روستای مزبوربه مرداب می ریزد و چون در گذشته به علت عمق زیاد و فراوانی ماهی در آن ((شیل))می بستند به ((رودخانه شیل)) معروف گردید که البته برای صید ماهی و اجاره این رودخانه از دولت رقابت های زیادی صورت میگرفت .

((رابینو)) در صفحه ۱۷۰ ولایات دالمرز می نویسد:

(شیل جریان آب وسیعی است که به وسیله مجرائی از شفارود به آن میرسد بزرگتر میگردد و نام امیر اصلان خان پسر علیقلی خان طالشدولابی به امیر کنده معروف میشود و این نامگذاری به سبب آن است که این شخص سدی بر رودخانه شفا رود در پای پل پونل برای گرداندن قسمتی از آب رودخانه شیل ایجاد کرد زیرا دهکده های شمال غربی مرداب برای مزارع خود آب کافی نداشتند شیل در سه شاخه ((شیل سر))((کچلک))((صافخاله)) وارد مرداب میشود .کچلک و صافخاله و کپورچال رودهای کوچکی هستند که پس از مشروب کردن چای بیجار و کچلک و کپورچال وارد مرداب میشوند).

اقوام اولیه:

بطوریکه آگاهان و پیر مردان محلی اظهار میدارند که در بدو امر چند خانوار از روستای آبکنار و اشترکان به محل فعلی شیلسر وارد و به آبادی محل میکوشند و بقیه خانواده ها به تدریج از نواحی ضیابر  فومن  طالش و حتی از مازندران به این روستا وارد شدند.

در باره دو خانواده قدیمی تر با استفاده از اطلاعات آقای رشید مجیدی خصوصا آقای قاسم محسنی که هر دو پسر عمو وبازنشسته آموزش و پرورش هستند به بررسی آتها می پردازیم:

(مشهدی علی با خانواده خود حدود ۳۰۰ سال پیش از آبکنار به شیلسر فعلی وارد گردید.پسرش کربلائی مجید و پسر یاد شده نیز کربلائی محمد علی بوده که دارای پنج پسر به نامهای میرزا حسن –مشهدی محسن – میرزا مهدی- اصغر مجیدی مقدم و اکبر مجیدیان که آنان هم فرزندانی بشرح زیر دارند که به خانواده های مختلف تقسیم میکردند.

میرزا حسن:دارای فرزندانی بنامهای مجید مجیدی-حمید مجیدی-بابا مجیدی.

مشهدی محسن :چهار پسر بنامهای جواد محسنی –حاج صفر محمد محسنی –عیسی محسنی –قاسم محسنی (دونفر اخیر فرزند نداشتند).

میرزا مهدی :پسرش مشهدی حسین فردادی.

اصغر مجیدی مقدم :چهار پسر بنامهای محمد-ابراهیم-رشید-محمدعلی

اکبر مجیدیان:سه پسر بنامهای فرهاد-کاس آقا-عزیز.

مجید مجیدی:اسماعیل –حسن

حمید مجیدی:کاظم – عظیم-ناظم-رحیم-ربیع

بابا مجیدی:محمود-هیبت اله-حجت.

جواد محسنی:قاسم-محسن-دو دختر.

مشهدی حسین فردادی:سیف علی-مهدی-احمد-وجیه اله – فریدون-هژیر).

(کربلائی غلام تقریبا همزبان با مشهدی علی از اشترکان که از اشترکان که سابقا دارای آبادی به شیلسر وارد گردیده که دارای سه پسر بنامهای جمال-عباس-مشهدی عاشور بوده که فرزندان آنها و خانواده هائی که از آنان شاخه شده اند بشرح زیر میباشد.

جمال :دارای چهار پسر بنامهای رحمت  جمالپور – حسنعلی عاشوری- احمد عاشوری-غلامعلی قمری.

عباس :سه پسر بنامهای داود غلامی-حبیب پور غلامی – زین العابدین .

رحمت جمال پور:فرزندان اسکندر-فرهاد – عسکر.

حسنعلی عاشوری:پسران بنامهای علی –قربان –رجب.

احمد عاشوری :پسران علی اصغر-محمود.

غلامعلی قمری:پسران عزیز – جعفر-محسن-داریوش.

داود غلامی:ناصر-نادر-منصور-پرویز-عباس-ناظم- ربیع- رحیم

حبیب پور غلامی:ابوالفضل – طالب – یعقوب – قدرت.

زین العابدین عباسیان:قاسم – حسن- غلامحسین.

تقی شمسی:رشید – رسول – محرمعلی – جواد .

رجب خوشوقت :حسین – حسن – نجفعلی –یحیی.

محمد علی حسینی:دارای یک پسر بنام اسماعیل – و اسماعیل دارای سه پسر بنامهای گداعلی – احمد – سجاد.

بنا بگفته بسیاری از پیرمردان کربلائی ملاغلام جداعلای نامبردگان فوق در جوانی به نجف اشرف رفته و پس از ۷ سال طلبگی به شیلسر وارد گردید:

آقای اسکندر جمال پور اظهار میدارد (مرحوم ملاغلام دو همسر داشته یک همسرش که از کرگان بوده یکی در اشترکان که از آن نیز اولادانی و خانواده هائی شاخه شدند و از همسر اشترکانی خانواده های ذکر شده فوق بوجود آمدند).

(مرحوم سید هاشم نیز از نجف به شیلسر وارد  پسرش سید عیسی در حدود ۷۲ سال پیش فوت کرده و دارای سه پسر بنامهای سید هاشم – میر صادق –سید پیله آقا بود که :

سید هاشم هاشمی :پسرانش بنامهای سید عیسی – سید جلال .

میر صادق هاشمی مقدم:پسران  سید مصطفی – سید رضا – سید تقی – میر فتحی – میر حسین.

سید پیله اقا نوربخش:پسران به نامهای سید یحیی –سید احمد-ضمنا خانواده های نوربخش برادران ناتنی سید پیله آقا و میر صادق می باشند).

خانواده های قدیمی دیگر بعد از سه فامیل قدیمی یاد شده بالا عبارتند از:

(حسرتعلی از اشترکان وارد که در ۱۲ سال پیش در سن ۷۵ سالگی درگذشت که خانواده های حسرتیان و پورحسرت از وی باقیمانده است).

جمعیت طبق آمار سرشماری رسمی:

سال ۱۳۳۵ شمسی   ۶۰۵ نفر     ۳۱۱ مرد     ۲۹۴ زن

سال ۱۳۴۵ شمسی   ۶۷۰ نفر     ۳۳۱ مرد     ۳۳۹ زن    در ۱۰۶خانوار.

سال ۱۳۵۵ شمسی    ۶۵۶ نفر    ۳۲۳ مرد     ۳۳۳زن      در ۱۱۷ خانوار.

سال ۱۳۶۵ شمسی    ۶۶۱ نفر     در ۱۱۸ خانوار که ۳۷۱ نفر با سواد می باشند .

سال ۱۳۶۶ شمسی    ۸۰۰ نفر     در ۱۳۰ خانوار (آمار غیر رسمی از طریق آگاهان مجلسی وسیله اداره کشاورزی بدست آمده).

کشاورزی:

شغل اکثر اهالی کشاورزی که کاشت برنج در درجه اول اهمیت قرار دارد و آمار سال ۱۳۶۶ شمسی که وسیله اداره کشاورزی انزلی از طریق آگاهان محلی تهیه شده بشرح زیراست:

(برنجکاری ۲۴۱ هکتار-صیفی کاری ۸ هکتار –سبزیکاری ۸/۰ هکتار-حبوبات ۷ هکتار – باغ میوه ۳ هکتار و دارای ۳۰۰ راس گاو نر و ماده -۱۴۵ راس گوساله – ۵۰ راس اسب ۳۰۰۰ قطعه طیور بوده و از ۳۵ دستگاه تیلر – ۲۰ دستگاه پمپ آب -۲۰ دستگاه –خرمنکوب –یکدستگاه برنجکوبی استفاده شده است).

طبق آمار اداره نوغان انزلی در این روستا ۲۵ نفر از اهالی ۵۴ جعبه تخم نوغان را مورد بهره برداری قرار دادند.(تقریبا ۱۶۲۰ کیلو تولید پیله ابریشم داشته اند –ن)البته تولید پیله در گذشته در این روستا رواج داشته است.

آب زمینهای کشاورزی از رودخانه شیل –کهنه رودبار ((رودخانه کهنه)) و از گیل چالان سمت جنوب شرقی  چاپ رود و امیر بند تامین ولی رودخانه شیل اکثرا در اوایل پاییز طغیان و مرتبا به اهالی صدمات و خسارات نیز وارد میسازد و حتی درختها و شالیزارها و خانه ها و انبارهای اهالی را سیل می برد و این بزرگترین مشکل اهالی است.

ضمنا اهالی از دوازده استخر که از آب رودخانه چاپ تغذیه میشود استفاده مینمایند که معروفترین استخرها به نامهای :یوسفخان –مشهدی اصغر – شیخ حسن مجیدی (دارای ۲ استخر)-مشهدی حسین –سید عیسی و استخر تازه ای که وسیله جهاد سازندگی احدث گردیده که بیش از ده هکتار مساحت دارد.

بنا به اظهار آقای قاسم محسنی:

(مرحوم سید باقر و پسرش که در سال ۱۳۱۹ شمسی از فومنات به شیلسر وارد و در زمین آنان کار میکردند پیشنهاد کردند روی زمین محل کشت  نیشکر بکارند که برای این کار دو هکتار زمین در اختیار شان قرارگرفت و نیشکر کاشتند و محصول بسیار خوبی هم برداشت کردند و دستگاهی نیز آوردند برای گرفتن شیره نیشکر.

یکسال دیگر نیز بهره برداری گردید که به علت فوت سید باقر  پسرش از عهده این کار برنیامد و کشت نیشکر متوقف گردید).

آقای قاسم محسنی اضافه کرده است که :

(در سال ۱۳۱۷ شمسی وسیله مرحوم کربلائی ابوالقاسم برادران نویری در ۵ هکتار زمین چایکاری انجام و تا سال حدود ۱۳۴۰ نیز چای برداشت میشد که از نظر کیفیت و کمیت در سطح بسیار خوبی قرار داشت و کارخانه ای هم به منظور خشت کردن و مالش چای احداث نمودند که متاسفانه بعد از فوت ایشان کشت چای که می توانست در منطقه وسیعی گسترش یابد متوقف شد).

در گذشته سه دستگاه ((پادنگ آبی)) برای کوبیدن جو برنج وجود داشته که وسیله فشار آب به پره های چرخ آن کار میکرد ولی امروز یک کارخانه برنجکوبی دارد و آرد هم میکند.

متفرقه:

مدارس:مدرسه این روستا قبلا در مسجد محل بوده تا اینکه در سال ۱۳۴۱ یک دبستان قبلی احداث گردید و نام دبستان را ((فلاح)) گذاردند که نام کارگری بود در حین کار از بالای سقف سقوط کرده بود.

آخرین آمار در خرداد سال ۱۳۶۸ شمسی دبستان مختلط فلاح دارای ۵ کلاس با ۹۵ دانش آموز و با ۷ معلم میباشد.

درمانگاه:این روستا فاقد درمانگاه است و دارای یک مامای محلی به نام سلمه قنبری بوده که به علت پیری از انجام وظیفه خودداری و یا مورد اعتماد نیست و اهالی زانوی خود را به بندرانزلی میرسانند.

حمام:روستا فاقد حمام است و در بسیاری از مناطل حمام خصوصی وجود دارد.

آب:اکثر خانه ها از آب لوله کشی که از چاه نیمه عمیق و از منبع آب فلزی هوائی تامین میشود استفاده مینمایند لیکن بعلت آهکی بودن آب قابل نوشیدن نیست و از آن برای شستشو استفاده میشود و برای نوشیدن اهالی آب چاه را ترجیح میدهند و البته بعضی نیز از همان آب لوله کشی استفاده میکنند.

برق:روشنائی روستا از شبکه برق انزلی تامین میشود.

مساجد:بنا به اظهار آقای قاسم محسنی :شیلسر دارای یک مسجد است.ابتدا مسجد کوچک وقدیمی بوده ولی در حدود سال ۲۷-۱۳۲۸ شمسی مرحوم کربلائی ابوالقاسم برادران نویری که مردی واقعا خیر و خدمتگزار بوده با اهدای زمینی پیشگام شده با همیاری مردم مسجد فعلی را احداث و برای سفال سرپوش مسجد دستگاه سفال زنی از ((لارسر)) طالشدولاب آورده و در حدود سال ۱۳۵۰ مسجد  وسیله معتمدین محل تعمیر اساسی یافته و سرپوش مسجد را از سفال به حلب سفید تبدیل کردند. طول مسجد حدودا ۲۸ متر و عرض آن حدود ۱۲ متر و ارتفاع حدود ۵/۳ متر است و تصمیم دارند شیروانی مسجد را بردارند و ارتفاع مسجد را بحد کافی بلند کنند تا برای بانوان بالکن احداث نمایند.زیرا فعلا مسجد را از طول دو نیم کردنده اند برای زنانه و مردانه.

گورستانها:این روستا دارای یک قبرستان کوچک و قدیمی است که در داخل آبادی و در جوار مسجد قرار  دارد و معمرین محلی میگویند که بارها در حین دفن مرده ای مشاهده گردید اسکلت مرده ای وجود دارد و این نشانه قدمت گورستان است  ولی آماری که بتوان قدمت آنرا نشان دهد وجود ندارد.

امامزاده:در سمت جنوب غربی گورستان بقعه ای بنام سید عیسی وجود دارد که مورد احترام اهالی است .سید عیسی فرزند سید هاشم است و میگویند هر دو دارای قامتی بلند و حدود ۲ متر داشته اند .با بررسی که انجام گرفت درباره تاریخ فوت مرحوم عیسی  اختلاف نظر وجود دارد لیکن با توجه به اینکه پسر کوچکش آقا سید پیله آقا هاشمی مقدم ۷۲ سال دارد و در حدود ۳ یا چهار ماهه بوده که پدرش فوت مینماید میتوان تاریخ فوت آن مرحوم را ۱۲۹۶ شمسی حساب آورد که بعدا اهالی روی قبر مرحوم سید علی اطاقکی بطول و عرض ۳*۵/۳ متر و ارتفاع حدود ۵/۲ متر احداث کردند.

میگویند در سالهائی که وبا آمده و مردم را درو میکرد مرحوم سید علی شمشیر به دست  در جاده شیلسر قرار گرفته با خواندن اورادی با جولان دادن شمشیر بیماری را تهدید به آمدن به شیلسر میکرد و این شمشیر هنوز در خانواده آن مرحوم موجود است و گاها بعضی ها که هنوز به اعتقادات قدیمی خود پای بند هستند شمشیر را با آب شسته و آب آغشته به آن را جهت شفای بیماری به بیمار می نوشانند.

گفتنی است که مرحوم سید هاشم هاشمی فرزند مرحوم سید عیسی و مرحوم غلام ذغالی  زمانیکه اهالی با کمبود آب و نباریدن باران مواجه میشدند هر کدام از دو نفر یاد شده که در محل بود سنگ بالای قبر سید عیسی را برداشته و آنرا بداخل آب رودخانه شیل فرو کرده و نیت میکردند که باران ببارد و بعد از این  دو نفر شیخ علی نامی که فلج بوده سنگ مزبور را برداشته در حالیکه مردم روستا بدنبالش  بودند با نوحه خوانی با فرو کردن سنگ در آب  رودخانه شیل تقاضای باران میکرد.

اماکن اقتصادی : نانوایی یک باب – بقالی ۳ باب –قهوه خانه ۲ باب –جوشکاری یک باب – تعمیرگاه موتور یک باب –درب و پنجره آلومینیوم سازی یک باب –کارگاه چوب بری یک باب .

 

منبع:کتاب تاریخچه بندرانزلی جلد اول نوشته عزیز طویلی صفحات ۸۷۳  الی   ۸۷۸

تذکر: « کلیه حقوق و مطالب این مطلب محفوظ بوده هر گونه کپی برداری نیاز به مجوز کتبی از نویسنده کتاب تاریخچه بندرانزلی جناب آقای عزیز طویلی میباشد . »

آرشیو مطالب
ارسال نظر جديد

  • محمد گفته: ۲۰:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۴/۱۲

    با سلام خدمت مدیر سایت ، من خودم در همین روستا بدنیا آمدم و پسوندم شیلسر است. ولی هم اکنون در رشت زندگی میکنم ،البته هر هفته ،به شیلسر میروم و به پدر بزرگ و مادربزگم سر میزنم . واقعا روستای بسیار زیبایی است .پدر بزرگ من کشاورز است ولی ماهیگیری نیز میکند ، او واقعا زحمت کش است و برای مزرعه فوق الاده زحمت میکشد ،من بارها شاهد بودم که وی از ساعت پنج صبح رفته و ساعت دو می آید . ممنون از سایت شما

  • زینب گفته: ۲۰:۲۹ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۰

    سلام من به عنوان روستای انتخابی یرای درس روستا این روستا که روستای پدری مادرم هست رو انتخاب کردم.خیلی خوشحال شدم که این اطلاعات از روستارو دیدم.یه سوال داشتم الان در حال حاضر جمعیت این روستا به چند نفر میرسه؟اگر پاسخ بدین ممنون میشم

    • مدیر سایت گفته: ۱۸:۴۹ - ۱۳۹۵/۱۲/۲۲

      سلام
      متاسفانه آمار دقیقی از جمعیت روستا ندارم

  • سودابه گفته: ۲۲:۴۵ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۷

    سلام من هم اکنون در کانادا زندگی میکنم من از نودگان اقا کوچک باقرنیا شیلسر هستم من در این روستا بدنیا امدم.من تمام عمر و زندگیم در تهران گذشت ولی احساس عجیبی دارم وقتی اسم شیلسر را میشنوم.هرگز دلم برایه هیچ جا تنگ نشد ولی با خواندن این مطالب یاد تمام تابستانهای که به دیدار اقوام در انجا بود افتادم. خوشحالم مطلبی از شهر و زادگاهم شنیدم .می خواستم اسم این کتاب که این مطالب را نوشته بدانم ممنون.

    • مدیر سایت گفته: ۰۰:۲۹ - ۱۳۹۶/۰۶/۱۹

      با سلام متشکر که به سایت ما سر می زنید اسم این کتاب در زیر مطلب نوشته شده
      کتاب تاریخچه بندرانزلی نوشته آقای عزیز طویلی

  • رسا گفته: ۱۳:۴۶ - ۱۳۹۸/۰۶/۵

    سلام. ممنون از اطلاعات جالب و خوبی که تهیه کردید.
    در روستای شیل سر خانواده ای با نام خانوادگی چمنی وجود داره؟ پدر پدربزرگ بنده اهل شیل سر بودن و یک پسر و یک دختر داشتند. وقتی پدربزرگم و خواهرش کوچک بودند پدرشون فوت میشه و همراه مادرشون به انزلی مهاجرت می کنند. خیلی کنجکاوم بدونم کسی چیزی درباره اقوام احتمالی پدربزرگم در شیل سر میدونه یا نه.

  • مهدی گفته: ۲۲:۳۷ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۴

    سلام.چرا اسمی از خوانواده دهقانی نبردید؟
    اگه میشه تحقیق کنید.ممنون.

  • ناصر اقتصادی گفته: ۱۲:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۶

    با درود فراوان
    آفرین بر شما که چنین پژوهشی را در باره روستایی از گیلان انجام داده و نوشتید. من با یکی از شیل سر تباران آشنا شدم و این مرا به سایت شما کشاند و همه اش را خواندم.
    بخش هایی برایم گیرا بود که درونمایه های با هم پیوندکی هم دارند:

    ۱٫ “میگویند در سالهائی که وبا آمده و مردم را درو میکرد مرحوم سید علی شمشیر به دست در جاده شیلسر قرار گرفته با خواندن اورادی با جولان دادن شمشیر بیماری را تهدید به آمدن به شیلسر میکرد و این شمشیر هنوز در خانواده آن مرحوم موجود است و گاها بعضی ها که هنوز به اعتقادات قدیمی خود پای بند هستند شمشیر را با آب شسته و آب آغشته به آن را جهت شفای بیماری به بیمار می نوشانند.

    گفتنی است که مرحوم سید هاشم هاشمی فرزند مرحوم سید عیسی و مرحوم غلام ذغالی زمانیکه اهالی با کمبود آب و نباریدن باران مواجه میشدند هر کدام از دو نفر یاد شده که در محل بود سنگ بالای قبر سید عیسی را برداشته و آنرا بداخل آب رودخانه شیل فرو کرده و نیت میکردند که باران ببارد و بعد از این دو نفر شیخ علی نامی که فلج بوده سنگ مزبور را برداشته در حالیکه مردم روستا بدنبالش بودند با نوحه خوانی با فرو کردن سنگ در آب رودخانه شیل تقاضای باران میکرد.”

    ۲٫ بانوان شیل سر همه پسر زا بوده اند و پدر و مادرها هیچ دختری نداشته اند. شاید اگر هم دختری می زاییده اند، چالش می کردند، می خوردند یا به کسانی در بیرون روستا می بخشیدند.

    ۳٫ درمانگاه:این روستا فاقد درمانگاه است و دارای یک مامای محلی به نام “سلمه قنبری” بوده که به علت پیری از انجام وظیفه خودداری و یا مورد اعتماد نیست و اهالی زائوی خود را به بندرانزلی میرسانند.

    بانو ماما (قابله) تنها دختری از روستاست که نام ایشان در نوشتار امده است.

    ۴٫ من گیلانی ها را بسیار روشن اندیش می دان.

  • در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
    • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی یا گیلکی تایپ کنید.
    • نظرات در ارتباط با همین مطلب باشد در غیر اینصورت از « فرم تماس با مدیریت » استفاده کنید.
    • «مدیر سایت» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
    • از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور یم.
    • نظرات پس از تأیید مدیریت سایت منتشر می‌شود.



    جستجو
    مدیریت
    سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
    www.kargan.ir
    نیز در دسترس می باشد.
    مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

    روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

    تبلیغات
    HTML
    محبوب ترین مطالب
    بازدید از سایت