نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME

 

مدارس : بنا باظهار آقای حاج نصرت ظفر و آقای غفار بی طمع بیش از ۷۵ سال پیش مکتب خانه ای وسیله مرحوم میرزا کلوری  از اهالی کلور خلخال  در خمیران دایر گردید آقای حاج نصرت طفر اظهار میدارد که :

( مسجد ما تقریبا دو طبقه وزیر مسجد اطاقی بود و ما ۲۰ تا ۳۰ پسر بچه در آنجا درس میخواندیم ابتدا مرحوم میرزای کلوری و سپس مرحوم حسین قلی شاکری خمیرانی بما درس میداد در حدود ۸ سال داشتیم و همگی مشغول درس بودیم که ناگهان صدای عجیبی در آسمان پیچید همه از کلاس مکتب بیرون پریدیم .

در آسمان چیزی دیدیم در حال حرکت که نمیدانستیم چیست . در این موقع یکی از پیرمردان با دیدن شیئی با صدای بلند گریه میکرد و میگفت « خدا آخر عاقبت ما را بخیر کند » بعدا فهمیدیم که هواپیماست).

« با توجه بسن حاج نصرت ظفر ۸۲ سال تاریخ مشاهده هواپیما سال ۱۲۹۲ شمسی بوده است – ن ».

طبق گفته آقای غفار بی طمع ( در زمان نمایندگی مجلس مرحوم معتمد دماوندی یک مدرسه  شش کلاسه در خمیران بر پا شد ).

« مرحوم معتمد دماوندی بار اول در سال ۱۳۲۶ به مجلس روانه گردیده است – ن».

آخرین آمار در خرداد ماه ۱۳۶۸ شمسی اداره آموزش و پرورش انزلی خمیران دارای تشکیلات آموزشی  زیر است :

۱-      دبستان مختلط شهید قیصرآبادی با ۵ کلاس و ۴۹ دانش آموز و ۷ معلم .

 

صنایع دستی:

با توجه بآنچه که درباره سابقه تاریخی و اقوام اولیه آمده چنین بنظر میرسد که روستای لارسر که در ۸ کیلومتری خمیران قراردارد و سابقا از توابع گسکر بوده یکی از مراکز سفال گری بوده است و شاید داشتن خاک مناسب روستای خمیران جهت خمسازی و سفالگری و از طرفی واقع بودن در کنار مرداب و نزدیک بودن بازار که در گذشته از رونق اقتصادی بالایی قرارداشت باعث کوچ تعدادی از اهالی لارسر به خمیران گردیده است . « رابینو » در سال ۱۹۱۱ میلادی ۱۲۹۰  شمسی در ص ۱۷۹ ولایات دالرمرز ایران – گیلان می نویسد:

( لارسر – کنار جاده سید شرفشاه و مرزطالشدولاب است و با نهر کوچکی که از طالشدولاب می آید آبیاری میشود – و از دهکده های گسکر است ).

اگر بگوئیم صنعت خمسازی « سفالگری » از اولین صنایع دستی در روستای خمیران بوده است سخنی نادرست نگفته ایم حال از چه تاریخی این صنعت در خمیران پا گرفته نمیدانیم . آقای حاج نصرت ظفر ۸۴ ساله و از معتمدین محلی اظهار میدارد.

(پدربزرگش مرحوم هادی جزو چند خانوار اولیه بوده که به خمیران آمده است و اولین کسی بود که باتفاق کربلائی حسین صنعت خمسازی را در خمیران رواج داد و بعدا فرزندش میرزا مهدی « پدر راوی » و کربلائی شیخ محمد و مشهدی محمود خمساز و مرحوم امید علی امیدوار و مشهدی قدیر از معروفترین خمسازان محل بوده اند).

( ولی « گمج » دیگ گلی جهت پختن خورشت و « نوخون » سرپوش همان دیگ و تابه گلی و امثال اینها وسیله خانمها ساخته میشد البته بون لعاب و لعابکاری روی اینگونه وسایل سفالی در روستای لارسر انجام میگرفت ) .

اقای غفار بی طمع ۸۶ ساله اظهار میدارد:

( حرفه خمسازی تا حدود سال ۱۳۳۰ شمسی در خمیران ادامه و رواج داشته و ۶ کارگاه متعلق به کربلایی شیخ محمد – استاد علی اکبر – کربلائی حسین – مشهدی محمود – مشهدی طاهر – امید علی دایره بوده است ).

خم ها برای شور کردن ماهی استفاده میشده و ظرفیت آنها از ۶۰ لیتر ببالا بوده بطوریکه خم های بزرگ باندازه یک آدم بالغ بوده است علاوه برشور کردن ماهی از خم ها برای حفظ برنج و شلتوک از گزند موش استفاده میگردید البته  کارگاهها اصولا کوچک و بغیر از استادکار در هریک از آنها ۲ تا ۳ نفر کارگر هم بکار اشتغال داشتند . خمسازی کار خاص مردها بوده لیکن زنان نیز در بعضی موارد بمردها کمک میکردند . زنها در ساتن تنورهای سفالی و کوچک جهت پخت نان تنورهای استوانه ای برای چاه آب و ساختن گمج و نوخون و نمک یار و کوزه های مختلف و « ابراق » ابریق و آفتابه فعلی فعالیت داشتند.

( از حرفه سفالگری در حال حاضر در خمیران  ساخت تنور نانوایی و نمک یار هنوز ادامه دارد و خانم لیلا خمساز و خانم گلخال کریمی پیر زن استادکار در ساختن این محصول میباشند).

آقای حاج نصرت ظفر خاطره ای شنیده از پدر بزرگش نقل میکند :

( من پدربزرگم مرحوم هادی را ندیدم  و پدرم تعریف میکرد که مرحوم هادی روزی در حدود ۵۰۰ – ۶۰۰  متری خمیران در کارگاهش  مشغول کار بود و تعدادی خم را با آتش می پخت ناگهان مامور مسلحی از طرف سردار مقتدر حاکم طالش رسیده امر میکند باوی حرکت کرده به محل آمده و بعنوان کدخدا ؛ مالیات اهالی را جمع آوری  بوی  بدهد . مرحوم هادی هر قدر اصرار میکند که کارش طوری است اگر غفلت کند تمام زحماتش از بین میرود و متحمل ضرر و زیان میشود . اما مامو دست بردار نبوده و شروع به تهدید کرد و مرحوم هادی بناچار بوی حمله ور ؛ دست و پایش را می بندد و او را داخل آتش میاندازد و آنگاه خود بمحل رفته صد تومان پول تهیه نموده با یک قبضه شمشیر و یک قرآن بحضور سردار مقتدر رفته جریان واقعه را تعریف کرده میگوید « صد تومان برای دیه  آن شخص که سوزاندم آوردم و اینهم قرآن برای شفاعت و اینهم شمشیر اگر میخواهی با آن گردنم را بزن سردار مقتدر وقتی داستان را شنید از مرحوم هادی خوشش آمد او را بخشید و مرخص کرد).

 

صنعت آجرپزی:

زمانیکه هنوز سنگ های بلوک سیمانی اینهمه در مصالح ساختمانی خودنمایی نداشت و همچون امروزه در هر گوشه و کناری کارگاههای کوچک و بزرگ بلوک زنی فراوان نبود آجر بهترین مصالح ساختمانی برای دیوارهای اطاق و خانه های ثروتمندان بود زیرا دیوارهای آجری اطاق ها را خشک نگه میداشت و از بروز رطوبت بداخل اطاقها تا اندازه ای جلوگیری میکرد.

از طرفی آجرهائیکه از روسیه وارد میشد گران بود و اشخاص معمولی و با سطح درآمد متوسط نیز قادر به تهیه آن نبودند و خانه های گالی پوشی با بدنه دیوار ساخته شده از نی جای خود را به شیروانی و دیوارهای آجری میداد و آوردن آجر از دهات دوردست مستلزم هزینه سنگین تر بود تهیه آجر را در حوالی انزلی ضروری کرد.

اقای حاج نصرت ظفر اظهار میدارد :

مرحوم صادق حسین زاده معروف به صادق آجری که چند سالی بود سبدهای بزرگ جهت حمل ماهی برای شیلات در خمیران تهیه میکرد از چسبندگی گل و مناسب بودن خاک خمیران در امر خمسازی و سفاگری بفکر تهیه آجر افتاد و اولین کوره آجر پزی را در حدود سال ۱۳۰۹ در خمیران بنا نهاد .

در مدت کوتاهی  پس از شروع کار وی کاس آقا خدیویان کوره بزرگی بر پا داشت ولی نتوانست از عهده کار برآید در نتیجه محل کار را به حسین بابازاده خلخالی فروخت).

آقای احمد محمدی معاف که خود در نوجوانی در کار آجرپزی بوده و خیلی زود در این رشته باستادی رسیده بود اظهار میدارد:

۱-بزرگترین کارخانه تهیه آجر متعلق به مرحوم صادق حسین آبادی بوده که در حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر کارگر و ۲ کوره آجر پزی داشته که از کوزه بزرگ در هر ۱۵ روز ۱۵۰ هزار از کوره کوچک تر در همان مدت ۴۵ هزار آجر بیرون میداد.

« نگارنده در کودکی بیاد دارم که مرحوم پدرم استاد قاسم طویلی که در کهنه بازار مقابل حمام پنجشنبه دکان نجاری داشته ده ها قالب آجر برای مرحوم صادق حسین زاده می ساخت که  حدود سال ۱۳۱۷ – ۱۳۱۸ بوده  ولی آنچه مسلم  است از آن جلوتر این کار را میکرد).

۲-اقای حسین بابازاده خلخالی از کوره خود در هر ۱۰ روز ۳۵ هزار میداد و خودش نیز خشت مال بوده است.

۳-مرحوم عیسی توزیع و مرحوم موسی مصلح دارای دو کوره بودند و از هر کوره  در هر ۱۰ تا ۱۲ روزه ۵۰ هزار آجر بیرون میدارد.

۴-اقای سید یحیی حسینی معاف در حدود سال ۱۳۱۹ در نزدیک  معاف در همان مدت ۳۵ هزار .

۵-مرحوم قربان آهوئی حدود ۳۵ هزار و خودش نیز خشتمال بود.

۶-آقای هادی خاکسار حدود ۳۰ هزار.

۷-مرحوم نعمت فلاح نیز دارای کوره کوچک تر آجرپزی بوده است).

با توجه به ارقام ذکرشده در فوق بطور تقریب در ماه بالغ بر ۸۰۰ هزار عدد آجر در خمیران تولید میگردید که واقعا رقم قابل ملاحضه ای را نشان میدهد .وبه طوریکه آقای حاج نصرت ظفر اظهار میدارد:

( کلیه آجرهای سرباز خانه را مرحوم صادق حسین زاده تامین میکرد و در این زمان بیش از همه وقت اجر تولید میشد).

احداث سرباز میان پشته در سال ۱۳۱۷ شروع شد و بدنبال آن سرباز خانه ای جهت اسواران در شرق ان و دو سرباز خانه دیگر در باغ زمانی و حسین ورسر غازیان احداث گردید و تمام ساختمانها نیز از آجر بوده است.

محل فروش آجر در شاه کوچه انزلی بوده و آجرهای تولید شده در خمیران بکرجی ها بار میشد و کرجی ها بادبان کشان از پهنه مرداب گذشته تا به انزلی برسند.روزانه تعداد زیادی کرجی ها حامل آجر و تنور نانوایی خم ماهی  تنور چاه آب  در کنار رودخانه جلوی شاه کوچه پهلو میگرفتند که بیشترین آنها مملو از اجرهای خمیران بود.

مهمترین فروشنده آجر مرحوم صادق حسین زاده و بعد از وی مرحوم عیسی توزیع « معروف به سیگاری » و آنگاه آقای حاج احمد راسخکار بوده است.

آقای حاج احمد راسخکار اظهار میدارد (از حدود سال ۱۳۳۳ شمسی به تدریج صنعت آجرپزی روی به تعطیل گذارد و علت عمده آن یکی ورود بلوک های سیمانی که بازار فروش و عرضه آجر را کساد کرده و علت مهم تر اینکه گسترش آبادانی روی زمین های گل رسی  که جهت آجر پزی مناسب بوده است ) و این گفته مورد تائید اقای حاج نصرت ظفر قرارگرفت.

از محصول دیگر حرفه آجر پزی تولید وزنه ای برای تورهای پره کشی بنام « سنگ بنه » بوده که تقریبا بصورت مدور با سوراخی در وسط و وزنی حدود نیم کیلو داشته بوده است که در گذشته هر عدد ده شاهی « نیم ریال » و در حال حاضر هر عدد ۵۰ ریال قیمت دارد. سنگ بنه هم اکنون نیز وسیله دو نفر بنامهای محراب  دلخوش خمیرانی و محمد محمدی معاف در روستای معاف تولید میشود.

کوره های آجرپزی در حدود سال ۱۳۴۸ از نفس افتاده و بخاموشی گرائید .

چنانچه اهالی نیاز بآجر داشته باشند از کوره ای بنام « شیطان کوری » یعنی کوره شیطان استفاده نمایند. که مدل کوچکی از کوره های قدیمی است.

از طریق کوره های آجرپزی  نه تنها اهالی خمیران بلکه صدها نفر در جنب آن از قبیل کارگران حمل و نقل – کرجی بانها – فروشندگان ؛ کارگران تولیدی امرار معاش میکردند.

سبد بافی:

آقای حاج نصرت ظفر اظهار داشت که :

( در خمیران سبدهای بزرگی باترکه های درخت بقطر ۲ تا ۳ میلیمتری – ن » می بافتند و مرحوم صادق حسین زاده برای سبد بافی بین ۲۵ تا ۳۰ کارگر سبد باف داشت و سبد های بزرگ بطول تقریبی ۵/۱ متر و عرض ۷۰ سانت و ارتفاع ۶۵ سانت بافته شده را که در روز حدود ۲۰۰ تا ۲۵۰ عدد میشد تولید میکرد).

اقای حاج احمد راسخکار ؛ ضمن تائید مطلب فوق اظهار داشت ( سبدهای بافته شده تحویل شیلات شده و در آن ماهی سفید و ماهی دیگر می چیدند و با پرت پهلوی « کشتی متعلق به شیلات » بروسیه حمل میکردند).

درمانگاه:

در سال ۱۳۲۴ در خانه نور محمد نوری در اطاقی ؛ درمانگاهی تاسیس شد که دکتر غلامرضا نظری پیشگام این اقدام بود.ابتدا پزشکیاری بنام آقای خدیویان از انزلی بدانجا آمد و ساکن شد و سپس اقای یکتا پزشکیار دیگری وارد و درمانگاه را اداره کرد آنگاه درمانگاه به خانه حسین بابازاده منتقل شد و در سال ۱۳۴۱ بکلی تعطیل گردید.

حمام:

در سال ۱۳۳۲ اقای بابازاده بساختن حمامی همت گماشت و با هزینه خود حمامی با دو خزینه ساخت که بعدا به چهار دوش شد و تا حدود ۱۳۵۰ دایر بود و آنگاه حمام دیگری با بودجه دولت دایر گردید که آنهم تا سال ۱۳۵۷ بیشتر پا برجای نماند و حالیته خمیران حمام عمومی ندارد و اکثر خانه ها دارای حمام خصوصی هستند.

مسجد:

آقای حاج نصرت ظفر اظهار میدارد که :

مسجد قدیمی ابتدا در قبرستان قدیمی نرسیده به روستای معاف وسیله قدیمی ها ساخته شده بود که از محل دور بود و در روزهای عزاداری دهه محرم ؛ مردم بدانجا میرفتند و عده ای از سارقین نیز از غیبت مردم و سرگرم بودنشان بعزاداری سوء استفاده کرده خانه های آنها را میزدند . آنگاه اهالی مسجدی کوچک در محل می سازند که در حریق سال ۱۳۲۳ میسوزد در نتیجه مسجد کوچکی بدرازای ۷ متر بنا نمایند ؛ تا اینکه در سال ۱۳۵۶  تصمیم گرفتیم مسجدی جدید بنا نمائیم ؛ همه کارها آماده شد مرحوم آیت الله ضیابری از رشت و مرحوم حاج سید ابوطالب پیشوائی امام جمعه انزلی جهت کلنگ زدن به خمیران آمدند و مرحوم آیت الله ضیابری ۳۰۰ ورق حلب به مسجد اهدا کرد و اهالی نیز کمک کردند و مسجدی بطول ۲۲ متر و در ازای ۱۱ متر ارتفاع حدود ۶ متر که دارای بالکن احداث گردید.

گورستان ها:

آقای نصرت ظفر و آقای احمد محمدی معاف اظهار میدارند در قبرستان کهنه ما بین خمیران و کرکان ؛ محلی بنام « مزار دار » بفارسی یعنی درخت مزار ؛ که حدود ۷ خانوار سابقا در آنجا ساکن بوده اند . درخت آزاد بلندی در آنجا بود که چاه آبی هم در آنجا وجود داشت که اهالی بدرخت احترام میگذاردند و برای نذر و نیاز بدان روی میآوردند و حتی بیماران را زیر درخت می خوابانیدند که با کشیدن جاده ؛  درخت و چاه آب تقریبا محو گردید.

بقعه:

در خمیران یک بقعه بنام « سید فتاح – یا میر فتاح حیدری » وجود دارد که آقای غفار بی طمع ۸۶ ساله در این باره میگوید:

( مرحوم میر فتاح از آبکنار به خمیران آمده و کشاورزی میکرد و دکان خواربارفروشی داشته و علاوه بر آن ها « آب پادنگ » منظور پادنگ آبی برای جدا کردن برنج از شلتوک داشته است . زمانیکه وبا در خمیران و اطراف آن همه گیر شده بود شمشیری به کف گرفته و شال سبزی بکمر بسته و بعدا چکمه قرمز نیز بپا میکرد و با خواندن اوراد بدور کردن وبا می پرداخت و یا بمنازلی که بیمار وبائی خوابیده بود میرفت و به خواندن دعا و اوراد می پرداخت و آنانکه زنده میماندند ارادتشان به سید زیادتر میشد . موقعیت آنمرحوم آنچنان بالا میگرید که از دهات اطراف نیز از وی استمداد می طلبیدند).

بیماری وبا را قبل از سال ۱۳۰۰ شمسی ذکر کرده اند که حدود سال ۱۲۹۵ و یکی دو سال جلو و یا عقب بوده است .

بنا به اظهار آقای سید جلال حیدری فرزند مرحوم میر فتاح حیدری که متولد ۱۳۰۸ می باشد درباره پدرش به آقای اباذر غلامی گفته است :

( پدرم در اصل آبکناری بوده و مادرم از اهالی کلویر میباشد که از آبکنار به خمیران امدند . پدرم خواربارفروشی و آب پادنگ داشته و بکشاورزی نیز اشتغال داشته است ۳۵ سال عمر کرد و در سال ۱۳۱۴ در خمیران فوت مینماید.درسال ۱۳۵۵ شمسی فرزندانش بخاطر خوابی که دیدند بقعه ای برایش درست کردند بطول ۴ متر و عرض ۳ متر و ارتفاع سه متر و سقف شیروانی در داخل بقعه سنگ گوری مرمرین باذکر مشخصات آقا و صندوقی برای نذورات بر گور وی نصب کردند . میر فتاح فرزند کربلائی سید عبدالله آبکناری است ).

درباره بستن شمشیر و دور کردن بیماری از محل ؛ در تاریخچه شیلسر نیز سید عیسی هاشمی چنین میکرد و در نقاط دیگر نیز چنین وضعی سابقه داشته است .

 اماکن اقتصادی:

بازار خمیران در گذشته بطور دایره وار احداث شده یعنی در وسط میدانی داشته است ؛ که برابر اظهارات آقای حاج نصرت ظفر ( در سال ۱۳۲۳ شمسی در بعد از ظهر یکی از روزها که باد گرمشی برخاسته بود و به خاطر نادانی کودکی آتشی برخاست در نتیجه ۴۷ خانه – یک مسجد  – ۴ مغازه – و تعدادی انبار برنج در آتش سوخت و خاکستر گردید. و در نتیجه بازار فعلی را ساخته اند.

تعداد مغازه ها در اردیبهشت ۱۳۶۹ شمسی بدین قرار است ( قهوه خانه ۵ باب – بقالی ۴ باب – تعمیرگاه موتور و دوچرخه یک باب – بزازی یک باب – آرایشگاه ۲ باب – لوبیا پزی یک  باب – میوه فروشی یک باب – شرکت تعاونی یک باب – دارای شعبه پست و تلفن می باشد).

محلات معروف قدیمی :

واگن جاده : اقای غفار بی طمع اظهار میدارد:

( که واگن جاده را ملک تجار پدر زن آقای کمپانی حدود ۱۰۰ سال پیش احداث کرده بود که با کشیدن خط راه آهن وسیله واگن به حمل چوب از جنگل تا ساحل مرداب می پرداخت ؛ و او با اینکه ۸۶ سال دارد واگن را ندیده ولی تاراج ریل های آهن را توسط مردم بیاد دارد .آثار این جاده در ۱۵۰۰ متری غرب خمیران و به موازات ترک رود هنوز وجود دارد).

همانطوریکه در تاریخچه راه آهن انزلی در جلد دوم اشاره شد در سال ۱۲۵۱ شمسی رویتر امتیاز راه آهن انزلی به تهران تا بوشهر را گرفت و پس از یکسال یعنی در سال ۱۲۵۲ شمسی ایل های مربوط نیز به انزلی وارد شده بود که اگر ۱۰۰ سال خط  آهن تهران – شاه عبدالعظیم در سال ۱۲۶۶ شمسی و در جای دیگر در سال ۱۲۶۲ شمسی بار دیگر برای انزلی افتخار آفرین میباشد.

گوسفند والاخانی دار « درختی که گوسفند به آن آویزان میشود».

( ملک تجار ؛ طرحی داشت که آب رودخانه خوشابر را به ترک رود اتصال دهد؛ تا زمین های کرکان و سیاه خاله سر و کنار مرداب را سیراب کند و برای این کارنهری عظیم در جنگل هفت دغانان حفر میکند . در محلی در دل جنگل که درخت بزرگی وجود داشت لاشه های گوسفند را بر آن درخت آویزان میکردند تا برای غذای کارگران آماده سازند.هرچند طرح آب رسانی شکست خورد ولی درخت نام آویزان شده را بر خود هنوز همراه دارد ).

کافر لشگر:

( در فاصله ۱۵۰۰ متری غرب خمیران در داخل جنگل آثار یک خندق بزرگ دیده میشود ؛ این خندق به کافر لشگر موسوم است و پیرمردان از سابقه ان خبر ندارد).

محصولات جنگلی:

آقای اباذر غلامی در بررسی خود می نویسد : ( ذغال – چوب – هیزم – دسته پارو – توتکاپا – کرچی پا – دسته بیل – آجار – گل ماندالی ؛ نوعی گل رزاقی وحشی است که در جنگل های جنوب خمیران بفراوانی میروید. این گل را پدرم « علی غلامی خمیران » و شخصی دیگر بنام محمد گلزار می چیدند و در سالهای قبل از ۱۳۵۰ به انزلی میآوردند و به یک نانوایی ارمنی مقابل دادگستری می فروختند و او در پختن نان از عصاره آن گل استفاده میکرد).

 

منبع : کتاب تاریخچه بندرانزلی جلد اول صفحات ۸۲۹ الی ۸۴۵  نوشته عزیز طویلی

تذکر: « کلیه حقوق و مطالب این مطلب محفوظ بوده هر گونه کپی برداری نیاز به مجوز کتبی از نویسنده کتاب تاریخچه بندرانزلی جناب آقای عزیز طویلی میباشد . »

مطالب مرتبط
شرمنده ايم! مطلب مرتبطي براي شما يافت نشد.
آرشیو مطالب
ارسال نظر جديد

  • peyman mahmoodi گفته: ۱۸:۲۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۳۱

    با سلام خدمت مدیرت سایت با ید عرض نمایم که در خمیران مدرسه قدیمی وجود داشت که ما خاطرات زیادی از آن داشتیم که به نام مدرسه راهنمایی مولوی خمیران معروف بود وتاسیس آن به سال ۱۳۱۷ میرسید ولی متاسفانه چند سال پیش بعلت حریق نابود شد . مطلب دیگر اینکه خمیران از نظر دارا بودن گل مخصوصآجر پزی وسفالگری و ساخت انواع تنورهای نانوایی شهرت داشت که از جمله مادر بزرگم مشهدی آمنه محمدی که در ساخت تنور و نمیار واجاقهای گلی تبهر خاصی داشتند که پس از فوت ایشان و امثال ایشان متاسفانه این هنر باستانی وچند صد ساله هم به تاریخ پیوست. پیمان محمودی از روستای خمیران

    • مدیر سایت گفته: ۱۸:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۳۱

      آقای محمودی عزیز ممنون از اطلاعات مفیدتان 🙂
      اگه مطالبی از روستای خمیران دارید میتوانید برایمان ارسال نمایید تا با نام خودتان منتشر کنیم

  • peyman mahmoodi گفته: ۱۹:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۲/۳۱

    در مورد گوسفند والاخانی دار که در جنگلهای خمیران قبلا وجود داشت ولی متاسفانه الان نیست و من یادمه حدود سی سال پیش که بچه بودیم وبرای چیدن تمشک یا کونوس به جنگل خمیران میرفتیم زمان خستگی در کردن زیر سایه این درخت عظیم که به ارتفاع تقریبی ۳۰ متر و قطر حدود بیش از ۲ متر میرسید که بنا به روایت قدیمیهای خمیران از جمله مادر بزرگم که متولد ۱۲۹۲ بود میرزا کوچک خان به همراه تنی چند از یارانش گوسفندی را در پای این درخت ذبح میکنند و برای پوست کندن آن را به درخت فوق آویزان میکنند که بعد از رفتنشان پوست گوسفند را برجای می گذارند که بعدا با مشاهده افراد محلی این درخت عظیم الجثه به این نام معروف شد . همچنین جاده ریلی وجود داشت که بمرور زمان درختانی بزرگ در کنارش اوج گرفته بود که واقعا منظره غیر قابل توصیفی داشت ولی همه این منابه درسالهای۱۳۶۸ تا ۱۳۷۰ از طرف ادا ه منابع طبیعی و جنگلداری به پیمانکاران جهت بهره برداری چوب این منبع خدادادی فروخته شد و بدلیل عدم توجه ونظارت کافی تمامی آثار طبیعی که خود اثر تاریخی نیز محسوب میشد و انواع گیاهان و درختان کمیاب جنگلی به یغما رفته ونابود شد در عوض یک گونه کاج که هیچ گیاهی در زیرش نمی روید و ازجمله احداث کارخانه بازیافت در وسط این جنگل تاریخی نکته قابل تاملی است. باتشکر از مدیریت سایت

  • peyman mahmoodi گفته: ۲۲:۳۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۱

    خمیران در سالهای نچندان دور شاهد نوغانداری و توتون کاری بصورت گسترده در اکثر خانوار رواج داشت و به دلایل مختلفی از جمله عدم حمایت از طرف تعاونی وشرکتهای متولی و مهاجرت جوانان به شهر ها ‌باغهای زیبای توت نیز تبدیل به شالیزار ویا مسکونی تجاری گردید و گرمخانه ها نیز که جهت خشک کردن توتون بکار میرفت یا تخریب ویا تبدیل به انباری گردید

  • peyman mahmoodi گفته: ۲۱:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۳/۷

    از مدیریت سایت بسیار تشکر میکنم چرا که زحمات فراوان شماباعث گردیده تا جوانان امروزی با پیشینه سرزمین اجدادی خود بهتر آشنا گردند ‌و مرجعی برای بهتر شناختن آیندگان از گذشتگان شده است ، بازهم ممنون و خسته نباشید.

    • مدیر سایت گفته: ۰۷:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۸

      مرسی آقای محمودی 🙂

  • ٍElahe گفته: ۰۰:۵۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۴

    باسلام خدمت مدیرسایت به عرض میرساندکه دررابطه باساخت مدرسه که گزارش تهیه کردید به عرض میرساندساخت مدرسه درزمین اهدایی مرحوم کاسعلی محمدزاده خمیرانی احداث گردید که متاسفانه شماهیچ اسمی ازان مرحوم ذکرنکردید جاداردکه درگزارش ها برسی و تحقیق بیشترشود تاازافرادخیرکه درراه خدا وجهت تعلیم وتربیت فرزندان آن روستا کارخداپسندانه انجام داده اند به نیکی یادشود باتشکرازمدیرسایت .محمدزاده

    • مدیر سایت گفته: ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۲۴

      خانم الهه تاریخچه روستای خمیران برگرفته از کتاب تاریخچه بندرانزلی نوشته اقای عزیز طویلی میباشد و ما حسن امانتداری عین مطالب کتاب را اینجا ذکر نموده ایم
      با تشکر از تذکر شما 🙂

  • در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
    • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی یا گیلکی تایپ کنید.
    • نظرات در ارتباط با همین مطلب باشد در غیر اینصورت از « فرم تماس با مدیریت » استفاده کنید.
    • «مدیر سایت» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
    • از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور یم.
    • نظرات پس از تأیید مدیریت سایت منتشر می‌شود.



    جستجو
    مدیریت
    سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
    www.kargan.ir
    نیز در دسترس می باشد.
    مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

    روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

    تبلیغات
    HTML
    محبوب ترین مطالب
    بازدید از سایت