نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME
کلاس پنجم – ششم دبستان بودم یک معلّم مسن برای درس فارسی داشتیم که کتاب فارسی را میخواند و با آب و تاب برایمان تعریف میکرد خدایش بیامرزد، آلان هر وقت می خواهم قیافه شان را تجسّم کنم سیمای مرحوم مهندس بازرگان نظرم مجسّم می شود چون هم سن وسال وهم تیپ ایشان در زمان […]
رحیم گاهاً بعضی شبها یا نهارها می رفتم پیش بچه ها ، بعضی شبها ی تعطیل هم به صورت قاچاقی ویدئو و تلویزیون با چند تا فیلم می گرفتیم و تا صبح می نشستیم فیلم نگاه می کردیم و اتاق هم پر از دود سیگار می شد.غذا هم که اغلب گوشت چرخ کرده بود با […]
رضا ناچار بودم با حمید و هوشنگ طبقه بالای چاپخانه زندگی کنیم، عصرها بعد از تعطیلی تعاونی و بستن صندوق و واریز پولش در صندوق قرض الحسنه ای که در همان خیابان بود باتفاق رحیم به چاپخانه می رفتیم و به صورت کنترات جعبه های کفش چاپ شده مربوط به یک تولیدی کفش را مونتاژ […]
حمید با اتوبوس ساعت ۱۰ شب حرکت کرده بودم و از سه راه آذری با مینی بوس خودم را به اسلام شهر رساندم و صبح کله سحر که هنوز هیچ مغازه ای باز نشده بود رسیدم دم درب چاپخانه.چاپخانه واقع در یک خیابان پت و پهن به نام بیست متری امام خمینی با انواع مغازه […]
یکی از سخت ترین رابطه هایی که ما برقرار می کنیم، با خانواده شوهر است. وقتی ما ازدواج می کنیم، اکثر ما توجه نمی کنیم که با یک خانواده دیگر وصلت کرده ایم. ممکن است این خانواده رسم و رسوم، رفتارها، و عادتهایی برخلاف ما داشته باشند. زمانی که این اختلاف نظرها یا اختلاف در […]
رحیم بالاخره سربازی ام تمام شد وصحیح و سالم برگشتم.نمی دانم بایستی خوشحال باشم یا ناراحت . ناراحت که بودم خیلی از هموطنانم کشته شده بودند که در میان آنها دوستان و آشنایانی هم داشتم ، هرچند همه آنهایی که رفتند هموطن بودند و مانده بود هنوز ادامه این کشتن ها با نامردی ، که […]
زمانی که ۶- ۵ ساله بودم کپورچال هم در ماه مبارک رمضان مثل همه جای کشور حال و هوای دیگر داشت از بعد ازظهر بساط زولبیا بامیه فروشی و رشته خوشکار سازی برپا بود و مردم برای خرید این شرینی های مخصوص اقدام می کردند ولی من نمیدانم چرا ۱۲ عدد رشته خشکار را پنجاه […]
سالیان متمادی در روان‌شناسی این باور وجود داشت که خشم را ‌باید بروز داد و پنهان کردن خشم مضرات بسیاری برای روح و جسم در پی دارد. فروید یکی از طرفداران این نظریه معتقد بود که افسردگی عصبانیتی است که به درون ریخته شده و به همین دلیل بهتر است عصبانیت ابراز شود تا فرد […]
تا یک ماه سرشماری بدین منوال گذشت و هر روز تجربه ای تازه می آموختیم، آخر ماه طبق قرار در مکانی جمع شدیم که به وسیله ای ما را به مرکز استان یعنی مشهد ببرند. یک جیپ ارتشی آمد و ۳ نفر از ما را با بار و بندیل و پرونده ها و وسایل خواب […]
تست شماره ۱ : تا چه حد عاشق هستید؟ می‌توانید پاسخ این سوال را به کمک مقیاس عشق ‌هاتفیلد و اسپریچر (۱۹۸۶) به دست آورید. این مقیاس، عوامل شناختی، هیجانی و رفتاری عشق هوسی را، که به صورت نیاز شدید به یکی شدن با دیگری تعریف می‌شود، تعیین می‌کند. این نیاز، اگر متقابل باشد، بااز […]
یکسال بود که در روستای هوس شهرستان فریمان مشهد به عنوان سپاه دانش خدمت میکردم. سرشماری آبانماه سال ۱۳۴۵ بود که از طرف آموزش پرورش شهرستان مشهد به ما اعلام کردند اگر مایل باشیم به مدت یک ماه کلاس ها را تعطیل کرده و برای سرشماری در این منطقه همکاری نماییم. در اینصورت علاوه برمبلغ […]
عاشق شدن قوی‌ترین انگیزه برای ازدواج است و در عین حال خطرناک‌ترین عامل تصمیم‌گیری هم می‌تواند باشد. چرا که اگر در عشق عواملی چون تفاوت‌های فرهنگی، اقتصادی، نگرش‌ها و ارزش‌ها، سن، بومی بودن، تحصیلات، اخلاق، شخصیت و… را در نظر نگیرد و صرفا عشق بدون دلیل باشد، همان بهتر که عشق بماند و وصلتی حاصل […]
کاربرد راهکار های بیرون آمدن از شرایط سخت زندگی، افسردگی و نا امیدی موفقیت در زندگی است زمانی که زندگی ما وارد مرحله ی بسیار دشواری می شود، صبرمان را از دست می دهیم و حوصله ی هیچ کاری را نداریم. در حالی که اگر بتوانیم به اشکال مختلف خود را سرگرم کنیم، می توانیم […]
خاطرات زیادی در زندگی انسانها وجود دارند که در پستوهای ذهن گم شده اند که گاهی با یه اتفاق ، کلمه ، عکس ویا چیزهایی کوچک ناگهان به یاد ش می آوری و این خاطره یکی از آنهاست که در ورقهای اتفاقی نوشته هایم که بیش از دو دهه پیش به صورت پیش نویس نوشتهام […]
 بعد از اتمام دوره لیسانس وزارت خانه ای ۱۵ نفر از ما را در رشته های مختلف که خدمت سربازی را قبلاً انجام داده بودیم برای تاسیس یک مرکز آموش تخصّصی از دانشگاه علم و صنعت استخدام کرد به این صورت که پس از برگزاری یک دوره دو ساله آموزش های مختلف زیر نطر کارشناسان […]
مطالبی که من می فرستم خاطرات زندگی ام از ۶-۵ سالگی تا ۶۰-۵۰ سالگی می باشد و برای تنوع یکی ممکن است مربوط به ۵سالگی، یکی ۱۰- ۲۰-۳۰سالگی و یا ۴۰ و۵۰ و۶۰سالگی باشد و زمان آن در خود مطلب ملحوظ است ولی پس از اتمام مطالب میتوان آنها را مرتّب نمود اگر تعدادی از […]
  همان طوری که میدانید شنبه بازار در بندرانزلی، یک شنبه بازار در خمام، دوشنبه بازار در کپورچال، سه شنبه بازار در پره سر، چهارشنبه بازار در رضوان شهر، پنج شنبه بازار در طرف های دارسرا و جایی به همین نام برگزاز میگردد ولی تا پنجاه – شصت سال پیش کپورچال جمعه بازار بود که […]
  سال اول دانشجویی در نارمک نزدیکی های دانشگاه علم و صنعت به اتفاق یکی از همکلاسی هایم منزلی را اجاره کردیم صاحب خانه که کارمند معمولی دادگستری بود در ابتدا خیلی سخت گیری می کرد که به مجرّدها خانه کرایه نمی دهم بعد با ریش گرو گذاشتن یکی از فامیل ها و تعهد یک […]
از وقتی بچه ها بزرگ شده اند و در گیر درس و کار ، من و همسرم در سال چند باری به مسافرت های دو نفره می رویم تا هم خستگی زندگی یکنواخت را کمتر کنیم و هم نقاط دیدنی ایران را ببینیم. برنامه ریزی کردم برای ۲۳ اردیبهشت که روز پدر بود و فردایش […]
اخیراً به مکه معظّمه و مدینه منوّره مشرّف شىده بودم جای همه شما خالی از طرف همه دوستان و آشنایان خصوصاَ کرکانی های عزیز (دوستان سایت کرکان) نایب الزیاره بودم. حج پنجمین ارکان فروع دین است ولی آیا من چهار رکن اول را درست بجا آورده ام و به مرحله ای رسیده ام که به […]
    دو سال بعد از اینکه پدرم فوت کرد، می خواستیم ارث پدر را تقسیم کنیم، چون اکثر ما در محل نبودیم و خانه نیاز به تعمیرات داشت، مزارع باید سرکشی و سر و سامان داده می شد کسی نبود که مسئولیتش را بعهده بگیرد. همگی موافق تقسیم ارث بودیم، اما برادرکوچکم علی الرغم […]
    (این نوشته بر اساس شنیده ای در یکی از قطارهای مترو است که من هرروز در مسیررفت و برگشتم از کرج به تهران به اندازه یک گفتگوی دو دقیقه ای گرفته شده .) استرس همه وجودش را گرفته بود ، برای بار اول بود که می خواست این کار را بکند.به صورت شیفتی […]
  در زمان نوجوانی ما علاوه برفوتبال و شنا در دریا و بازی های محلی که توضیح در باره آنها فرصت دیگری را می طلبد، سرگرمی های فصلی و مناسبتی دیگری نیز در کپورچال وجود داشت که عبارت بودند از: لافند بازی یا همان بند بازی، سینمای آموزشی سیاَر و تعزیه خوانی. در لافند بازی […]
  ادامه دادم و گفتم هر وقت با هم میریم خونه پدر و مادرم ، وقتی برمیگردیم میگی مادرت رفتارش یک جوری بود ، انگاری از اینکه ما اونجائیم ناراحته .تو رو دوست داره و با تو خوبه اما رفتارش با من بده بهت میگم عزیز من ، من وظیفه امه برم بهشون سر بزنم […]
  اردیبهشت بود و نزدیک امتحانات و من کنار مصطفی که مشغول ماهیگیری بود کنار ساحل به این طرف و آن طرف می رفتم.دختری نزدیک شد . مسافر زود رس بود شاید ، پرسید ماهی می گیرید . گفتم دوستم در حال ماهیگیریست و من هم دارم قدم می زنم . شروع کرد به حرف […]
  شرشر عرق می ریختم بدون آنکه در حال انجام کار سختی باشم . هوا به طرز وحشتناکی گرم و شرجی بود، ذل تابستان و وسط گرمای روز و زمانی که پدر و مادر در حال استراحت و خواب بعداظهر بودند به دنبال جیر جیرک ها زیر درختان به و ازگیل ژاپنی و انجیر با […]
  عکس یادگاری عکس دانش آموزان کلاس سوم دبیرستان خاقانی کپورچال در سال ۱۳۴۱ میباشد. در ردیف پایین شخص نشسته در وسط رییس دبیرستان است که حدود هشت سال بعد از زمان عکس در اثرتصادف به رحمت ایزدی پیوست و حق به گردن ما داشت خدایش بیامرزد. یک نفر ازدبیران سیاخاله سری دو نفر رود […]
  وقتی سیکل اول دبیرستان را درکپورچال تمام کردم، باید برای ادامه تحصیل به تهران یا رشت یا بندر انزلی ویا به رضوانشهر ( که آنوقت رضوانده میگفتند ) می رفتم چون در کپورجال سیکل دوم نداشتیم. هرکدام از دوستان و همکلاسی ها به تناسب وضع خانوادگی ویا وضع مالی خود برای ادامه تحصیل به […]
  به یاد همه آنهایی که روزی در کنارمان بودند.یادشان گرامی  روی ایوان خانه پدری با پاهای آویزون نشسته بودم و دو کف دستم تکیه گاهم بود و پاهایم جلو عقب می شدند و صدای شغالها به گوش می رسید که می گفتند فردا آفتاب خواهد بود .هواشناسیشان بهتر از کارشناسان هواشناسیمان بود که می […]
  بعد از گرفتن دیپلم به سپاه دانش رفته و از آنجا پس از دوره آموزشی به روستایی در نزدیکی کارخانه قند فریمان مشهد برای خدمت اعزام شدم در آنجا علاوه برتدریس در کلاس روزانه وشبانه ودروس کشاورزی وورزش، هراتفاقی که در روستا می افتاد به سراغ من می آمدند تا حل و فصل نمایم. […]
آرشیو مطالب
گالری تصاویر
جستجو
مدیریت
سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

تبلیغات
HTML
محبوب ترین مطالب
بازدید از سایت