نویسندگان
تبلیغات
کد HTML تبلیغ
WELCOME

در محاورات روزمره و زمانی که شکوه و گلایه از نامرادی روزگار به میان می آید عبارت نسل سوخته را زیاد می شنویم. بسیاری از هم سن و سالهای ما وقتی بحث قیاس امکانات، شرابط اجتماعی سیاسی و موقعیتها و فرصتهای رشد و تعالی امروز و دیروز به میان می آید. متولدین دهه ۴۰ وکمی قبل از آن خود را نسل سوخته نامیده و از جفای روزگار و رنجها و مشقتها ی تحمل شده می نالند.
هم سن و سالهای نگارنده وقتی پا به دبستان گذاشتند مصادف بود با اوج تبلیغات و مانورهای انقلاب شاه و ملت!! ،جشن تاجگذاری محمد رضا پهلوی وجشنهای دو هزار پانصد ساله شاهنشاهی و حکومت وقت با بوق و کرنا کردن آن سعی در تثبیت موقعیت خود در منطقه داشت و در این وادی از ما بچه های معصوم نهایت بهره تبلیغاتی برای گرم کردن بساط خود می برد.
در حالیکه در آستانه اتمام دوره دبستان بودیم تغییرات اساسی نظام تحصیلی یعنی تبدیل نظام آموزشی دو مقطعی دبستان، دبیرستان به سه مقطعی دبستان، راهنمایی و دبیرستان شروع و بالطبع سکته هایی را در امر آموزش ما ایجاد کرد. که اوج آن در بلاتکلیفی ما در شروع دوره دبیرستان بود. در آن مقطع نظام قدیم آموزشی درروستای نزدیک ما( آبکنار بندر انزلی) دایر بود و برای دوره دبیرستان نظام جدید مجوزی صادر نشده بود و لذا عده ای از دانش آموزان برای شروع دبیرستان سختی های خاصی را تحمل کردند. ازجمله رفتن تعداد زیادی از دانش آموزان برای ادامه تحصیل به انزلی و یا اشتغال به تحصیل اجباری در “رشته مدیریت کشاورزی” که تنها رشته تحصیلی دایر در آبکنار بود (یعنی نداشتن حق انتخاب رشته تحصیلی و انتخاب تنها رشته تحصیلی ممکن برای بسیاری از دانش آموزان از جمله من، این وضعیت را با امروزه که نه تنها تحصیلات مقطع تحصیلی دبیرستان بلکه در اقصی نقاط کشور دانشگاه موجود میباشد قیاس کنید؟) و تغییر رشته اجباری برای سال بعد( چون ادامه فعالیت رشته مدیریت کشاورزی به علت فقدان امکانات میسر نگردید.) تن دادیم.
.. در حالیکه به سالهای پایانی دبیرستان رسیده بودیم .حوادث سال ۵۷ و متعاقب آن در سال آخر دبیرستان در حالیکه خیلی از بچه های هم سن و سال ما با همه مشکلات اقتصادی و فقر فرهنگی خانواده ها خود را برای رفتن به دانشگاه مهیا می کردیم . ناگهان با زلزله انقلاب فرهنگی (اردیبهشت ۵۹) مواجهه شدیم و من دقیقا” یادم است که این مسئله به قدری مرا متاثر و مایوس کرد که کتابها را جمع کرده و یک هفته ترک مطالعه کرده و عطای درس را به لقاء آن بخشیدم (با اصرار پدر و نصایح ایشان در تصمیم خود تجدید نظر کردم).
ظاهرا” مشکلات ما را پایانی نبود درحالیکه در حسرت ورود به دانشگاه مانده بودیم از قرار معلوم چشم انداز روشنی برای بازگشایی دانشگاهها متصور نبود. تصمیم گرفتیم به خدمت سربازی رفته و این تکلیف را انجام داده و امیدوار به آینده باشیم. در حالیکه مقدمات کار را انجام میدادیم جنگ نحمیلی آغاز شد و الی آخر… که ادامه آن از حوصله این بحث خارج است.
*******
.. اما اصل مطلبی که نگارنده قصد دارد دراین مقال به آن بپردازد تاثیر محیط بر موفقیت و یا عدم موفقیت انسانها است. آیا صرف مصادف بودن دوره زندگی انسانها با یک برهه تاریخی میتواند به تنهایی عامل موفقیت ، رشد و تعالی و یا برعکس ناکامی و بدبختی و تیره روزی شود؟
خیلی از دوستان به محض اینکه صحبت از موفقیتها یا ناکامی و کمبود ها مطرح میشود بلافاصله حوادث تاریخی و … را مطرح و خود را نسل سوخته اطلاق کرده و با برون فکنی و فرافکنی تمام تقصیرها، کاستی ها و ناکامیها ی خود را به گردن جفای زمانه و… می اندازند و نقش خود را در ناکامیها و همچنین فرصت سوزیها و اتلاف وقت و عمر را منکر میشوند.
در حالیکه که نگارنده معتقد است علیرغم تاثیر انکار ناپذیر محیط و زمانه در موفقیتهای انسانها، مهمترین و اصلی ترین عامل موفقیت هر انسانی در جامعه بی تردید خود اوست. اگر انسانها از ظرفیتها، تواناییها و امکانات خودو جامعه پیرامون هر چند که اندک و ناچیز باشدبه درستی استفاده کنند میتوانند صاحب موفقیتهای اقتصادی و اجتماعی بزرگی شده و برای زندگی خود و جامعه مفید به فایده باشند. برای اثبات اعتقاد حقیر نقل واقعه زیر اجتناب ناپذیر است.
… بی درنگ همه ما با اندک توجهی در محیط پیرامون خود شاهد محصولات صوتی تصویری پاناسونیک، محصولات خانگی توشیبا و ماشین آلات کشاورزی و راهسازی میتسوبیشی هستیم . همه آنهایی که اسم برده شد متعلق به گروه صنعتی” ماتسوشیتا” هستند که در ۷۵ کشور تاسیسات تولیدی و در ۱۶۵ کشور دنیا دفاتر و نمایندگی تجاری دارد. بنیانگذار اصلی و مالک اولیه این گروه عظیم صنعتی شخصی بوده به نام کونوسوکی ماتسوشیتا.
اما ماتسو شیتا که بود و چگونه به این موفقیت عظیم رسید ؟
کودکی و نوجوانی ماتسوشیتا همانند هم سن و سالهای من که جوانیشان مصادف با انقلاب و جنگ بود مصادف با ایام جنگ چین- ژاپن(۱۸۹۴-۱۸۹۵)و روس- ژاپن در سال ۱۹۰۵وجنگ جهانی دوم در میانسالی بود.
“….کونوسوکی که در پنج سالگی والدینش را از دست داده بود تا نه سالگی با برادر بزرگش به کار در فروشگاه دوچرخه سازی پرداخت و از سال ۱۹۱۰زمانیکه ۱۵ساله بود و چراغهای برقی جانشین چراغهای گازی و نفتی خیابانها میگردید کار خود را در زمینه برق آغاز کرد….کونوسوکی زمانیکه مرد بیست و دو ساله ای بود سخت کوش و خستگی ناپذیر کار میکرد ….در حالیکه بر اثر فقر و تنگدستی روزگار سختی را سپری میکرد و فرزند خود را بر اثر بیماری و نداشتن تنها ۱۰۰ین ناچیز از دست داده بود. درهفتم مارس ۱۹۱۸کارخانه ابزار برقی ماتسوشیتا را به طور رسمی به مالکیت خود و کارمندی همسرش مومنو و برادر زنش (توشی اوایویی)تاسیس کرد…در سال ۱۹۲۵او نام فرآورده ی ناسیونال را به ثبت رساند…. در سال ۱۹۳۲ماتسوشیتا الکتریک را پایه گذاری کرد و لوازم سیم کشی، چراغهای دوچرخه، وسایل گرم کننده ی برقی، رادیو، پیل خشک وبسیاری دیگر از لوازم برقی را تولید کرد….”
…جنگ جهانی دوم ژاپن را درآشفتگی و هرج و مرج فرو برد و شرکت ماتسوشیتا را با دشوار ترین مشکل از زمان بنیان گزاریش رو به رو ساخت. یکروز پس از تسلیم شدن ژاپن، کونوسوکی ستاد اجرایی و مدیریت خود را گرد هم آورد. او گفت که تولید مبنایی برای احیای کشور است و اکنون بر آنان است که خود را مشتاقانه به نو ساختن کشورشان متعهد سازند.
او توانست با تلاش گسترده خود و همکاران، خرابیهای جنگ را ترمیم و به رشد و تعالی کشورش کمک کرده و شرکتش نیز در سال ۱۹۸۳در رتبه سی ونهم در میان بزرگترین شرکتهای صنعتی جهان قرار گرفت.
نمونه های وطنی آدمهای موفق که توانسته اند بر دشواریهای زمان خود فائق آمده و به موفقیتهای بزرگ نائل گردند نیز بسیار هستند. که خود از نزدیک یکی از این بزرگوارها را میشناسم و در زمان جنگ همرزمم بود و در دهه ۷۰به مقام وزارت نیز رسید و اگر از رضایت ایشان اطمینان داشتم میتوانستم اسمش را برای مخاطبین اعللام نمایم.
فلذا ناله و شکوه کردن از کمبود ها و کاستیها ثمره ای جزء یاس و ناامیدی نخواهد داشت . حقیر معتقد است اگر ما از ظرفیتها و تواناییهای بالقوه خود استفاده مطلوب- نه استفاده حداکثری- ببریم قطعا” خواهیم توانست به اهداف و برنامه های خود و جامعه نائل گردیم. وبدون تعارف عرض کنم که همه آنهایی که ناکامی و ناموفق بودن خود را به عوامل محیطی و … نسبت میدهند فقط و فقط خود را می فریبند. وبس.

نویسنده: نادر وطن خواه تربه بر
ایمیل نویسنده:nader.torbehbar@yahoo.com
وبلاگ نویسنده:torbehbar.blogfa.com
منبع: سایت کرکان بندرانزلی (www.karkan.ir)

آرشیو مطالب
ارسال نظر جديد
در زمینه‌ی انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی یا گیلکی تایپ کنید.
  • نظرات در ارتباط با همین مطلب باشد در غیر اینصورت از « فرم تماس با مدیریت » استفاده کنید.
  • «مدیر سایت» مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • از انتشار نظراتی که حاوی مطالب کذب، توهین یا بی‌احترامی به اشخاص، قومیت‌ها، عقاید دیگران، موارد مغایر با قوانین کشور و آموزه‌های دین مبین اسلام باشد معذور یم.
  • نظرات پس از تأیید مدیریت سایت منتشر می‌شود.



جستجو
مدیریت
سایت کرکان بندرانزلی با دامنه
www.kargan.ir
نیز در دسترس می باشد.
مرحوم تقی کرکانی خان قدیم کرکان

روستای کرکان در منطقه جلگه ای و در کنار جاده کپورچال-آبکنار واقع شده دارای نسق 85 ساله (تاتاریخ 1363 شمسی)بوده و از نظر ثبتی جزء بخش 7 حومه انزلی و سنگ شماره 6 میباشد و مسافتش تا کپورچال 7 کیلومتر و تا انزلی 27 کیلومتر است . . .

تبلیغات
HTML
محبوب ترین مطالب
بازدید از سایت